آیه تطهیر:
إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً.[۱]
همانا ارده ی خداوندی بر زدودن هر گناه و پلیدی از شما خاندان نبوّت تعلّق گرفت و شما را از هر عیب و کمبودی پاک گردانید.
که در این آیه حضرت حقّ ـ جلّ و علا ـ شهادت بر پاکی و عصمت حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) می دهد، آن هم در ردیف دیگران، نه مقداری کم و نه اندکی بیش؛ زیرا حق تعالی تمام کژیهای ظاهری، باطنی، و گناهان و اعمال ناشایست، از کوچک و بزرگ، حتّی حدیث نفسی که از اراده ی خویش تهی باشد، همچنین خطورات ذهنی که در نزد حق تعالی از کراهت برخوردار است، را از آنها دور نموده است و این عمومیت و اطلاق در آیه دلیل روشنی است که فاطمه در اوج بلندی مقام عصمت و طهارت قرار دارد، که این پاکی جسم و روح آنچنان است که خطورات ذهنی و فرضی هم در محدوده ی این مقام است.
اما در مورد انبیاء، جز پدر گرامش، در کتاب الهی ـ قرآن ـ شاهدی بر این گونه عصمت و طهارت که درباره ی او و خاندان پاکش آمده است نداریم؛ از این رو، مقام و مرتبت حضرتش در فضل و شرف چیره بر آنها می باشد.
و اما أخبار
۱٫ علامه مجلسی (رحمة الله علیه) از امام جعفر صادق (علیه السّلام) نقل می کند که حضرت فرمودند:
و هی الصدّیقة الکبری و علی معرفتها دارت القرون الأولی.[۲]
او صدیقه کبری است که بر شناختن او جهان آفرینش از آغاز به گردش درآمده است.
محقق بارع، أبوالحسن نجفی، در کتاب «ملتقی البحرین» خود در ذیل این حدیث شریف چنین می گوید: مراد از «قرون» در این روایت، قرون جمیع أنبیاء و اوصیاء و امّتهای ایشان، از آدم به بعد، حتی قرن نفس نفیس پیامبر خدا حضرت خاتم الأنبیاء می باشد. به بیان دیگر، یعنی خداوند رحمان فردی از انبیاء و اوصیاء را برنینگیخت مگر آنکه به فضیلت و برتری حضرت صدیقه و دوستی او اقرار و اذعان نموده، و مؤید گفتار ما روایتی است که مرحوم سیّد هاشم بحرانی در «مدینة المعاجز» از حضرتش نقل نموده فرموده است مبنی بر اینکه:
و ما تکاملت النبوّة لنبیّ حتّی أقرّ بفضلها و محبّتها.
مقام نبوت ِ پیامبری کامل نگردید تا اینکه اذعان به برتری و دوستی او نمود.
۲٫ همچنین آنچه مرحوم نجفی ـ که رحمت خدا بر او باد ـ از جابر، از حضرت صادق (علیه السّلام) نقل نموده است مؤیدی دیگر بر این گفتار میباشد. روایت مزبور این است که حضرت صادق در پاسخ جابر که پرسیده بود به چه سبب حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را زهرا نام نهاده اند، فرمودند:
بدین سبب که خداوند تبارک و تعالی او را از عظمت خود خلق نموده. پس آنگاه که طلوع نمود از آسمانها و زمین را به نورش منوّر نمود چشمان فرشتگان از این نور نابینا گشت؛ لذا فرشتگان به درگاه حضرت حقّ به سجده افتادند و این نور سؤال نمودند. از جانب خداوند ندا رسید که این نور، نور من است. آن را در آسمانم مکان دادم و از عظمت خود بیافریدم. او را از صلب پیامبری از پیامبران خارج نمودم و بر انبیائم مقدّم داشتم. از این نور پیشوایانی را که به امر من قیام میکنند آفریدم، که هادیان و راهنمایان به حق من و جانشینان من بر بسیط خاک پس از سپری گشتن دوران وحی هستند.[۳]
۳٫ باز روایتی دیگر را مرحوم علامه مجلسی در کتاب «مرآة العقول» در باب «مولد النبیّ» از محمّد بن سنان نقل می کند که او گفت: در نزد امام جواد (علیه السّلام) بودم که بحث به اختلاف شیعه در شناخت ائمّه (علیهم السلام) و صفات و حالات ایشان کشیده شد، پس حضرتش فرمود:
ای محمّد، همانا حضرت باری تعالی آن زمان که تنها بود محمّد و علی و فاطمه ـ سلام الله علیهم أجمعین ـ را بیافرید و آنگاه یکهزار سال مکث نمود و پس از آن کلیه اشیاء را خلق کرد و بر این خلق آنها را شاهد گرفت و فرمانبرداری از آنان را در مخلوقاتش جاری نمود و رشته ی امور را به ایشان تفویض کرد. پس ایشان آنچه را که خواستند حلال و آنچه را که خواستند حرام نمود و اراده ی آنان چیزی جز اراده ی خداوند نبود.
آنگاه حضرتش در ادامه ی فرمایشات خود افزودند: ای محمّد! در این اعتقاد هر که جانب افراط بپیماید از دین خارج گردیده، و هر که از آن سرپیچی کند به باطل افتاده و هر که لوازم آن را نه بیش و نه کم ملتزم گردد به حق پیوسته است. پس ای محمّد! آن را بگیر و محافظت نما.[۴]
۴٫ همچنین روایتی دیگر را مرحوم علامه مجلسی از امام صادق (علیه السّلام) نقل می کند که فرمود:
لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَمْ یَکُنْ لِفَاطِمَةَ کُفْوٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَه.[۵]
اگر خداوند تعالی امیر مؤمنان را خلق نمی نمود برای فاطمه همتایی در روی کره ی خاک از آدم گرفته تا نسلهای بعد یافت نمی شد.
۵٫ در روایتی دیگر از حضرتش آمده که فرمودند:
لَوْ لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ مَا کَانَ لِفَاطِمَةَ کُفْوٌ.[۶]
اگر خداوند علی بن أبی طالب را نمی آفرید برای فاطمه همتایی یافت نمی شد.
۶٫ در خبر دیگری آمده است:
لَوْلَاکَ لَمَّا کَانَ لَهَا کُفْوٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْض.[۷]
اگر تو (علی) نمی بودی برای او (فاطمه) همتایی بر روی زمین وجود نداشت.
۷٫ حضرت صادق علیه السّلام فرمودند:
لَوْ لَا أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السّلام تَزَوَّجَهَا لَمَا کَانَ لَهَا کُفْوٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَه.[۸]
اگر أمیرمؤمنان فاطمه را به تزویج خود در نمی آورد، تا روز رستاخیز از حضرت آدم گرفته تا دیگر افراد بشر همتایی بر روی کره ی خاک برای او وجود نداشت.
علامه مجلسی در ذیل این حدیث می فرماید: «ممکن است با تمسک قرار دادن این روایت استدلال گردد که علی و فاطمه علیهما السّلام پس از پیامبر اشرف مخلوقاتند و حتی بر انبیاء الوالعزم برتری دارند. در اینجا ممکن است این اشکال رخ بنماید که این روایت دلالت بر برتری آنان بر نوح و ابراهیم علیهما السّلام نمی کند؛ چون آنها به سبب اینکه از اجداد حضرتش بودند نمی توانستند همتا و همسر برای حضرتش باشند. پاسخ این اشکال آن است که ذکر نمودن نام آدم علیه السّلام در روایت نشانه ای است برای این مطلب که آنها با قطع نظر از موانع دیگر باز شأنیّت همسری و همتایی با حضرتش را دارا نمی باشند.[۹]
محدّث خبیر، مولی محمّد علی انصاری گوید: از کنکاش در ر وایات و اخبار چنین به دست می آید که علیا مخدره ما، فاطمه (علیها سلام) کمالات نفسانی و فضائل عقلایی را در بالاترین مراتب خود احراز نمود که بانویی دیگر به این مقام و مرتبت دست نیافته است.
فاطمه زهرا یاور خدای سبحان در آسمان و زمین است و بر تمامی پیامبران و فرستادگان، جز پدر گرامش حضرت ختمی مرتبت، شرافت دارد و در شرافت مکان و علوّ درجه اش بر کسی جای شکّ و شبهه باقی نمی ماند[۱۰].[۱۱]